شما از ازدواجی که کردید راضیاید؟
+با تشکر از برنامه علمی تون(!)، بله .. خیلی
همسرتون همون ایدهآلی هست که مد نظرتون بود؟
+تقریبا...
میشه گفت همون ایدهآلی شد که خواستم!
چطور؟! میشه روند آشاییتونو بگید و دلیل انتخابتون رو کمی بیشتر توضیح بدید؟
+بله از خیلی قبل هم رو میشناختیم و به هم علاقه داشتیم ولی چون هر دومون نظرمون این بود که ایدهآل هم نیستیم، به ازدواج فکر نمی کردیم و فقط وقتی برای هرکدوم از ما مشکلی پیش میومد، اون یکی کمک می کرد و کلا هوای همو داشتیم.
بعد چند سال که هیچ کدوممون ازدواج نکردیم و به اصطلاح ایده آلمون رو پیدا نکردیم به این نتیجه رسیدیم که ایده آل هامون رو تغییر بدیم، به شکلی که به ایده آل های هم دیگه نزدیک بشیم و در نهایت با هم ازدواج کردیم.
خیلی جالبه.. به مشکل جدی ای برنخوردید؟
+نه، چون توقع زیادی از هم نداشتیم و نداریم و می دونیم در خیلی زمینه ها نظریاتمون مختلفه، ازهم زیاد ناراحت نمی شیم و همیشه سعیمون بر اینه خیلی عاشقانه و دلسوزانه به هم کمک کنیم.
خیلی ممنون که وقتتون رو به ما دادید... در پایان حرفی با بینندگان ندارید؟
+امیدوارم با همسرتون، ایده آلتون رو پیدا کنید!
سلام. ببخشید وسط روضه، مزاحم حال خوشتون شدم، شما برای مظلومیت امامتون گریه می کنید؟
+اول از همه بخاطر برنامتون، براتون متأسفم، و در جوابتون باید بگم نه (گریه با شدت بیش تر)
پس دلیلش چیه؟
+چون گریم نمی گرفت!
خودتونو معرفی کنید و بگید مشغول به چه کاری هستید؟
+"نیمه گمشده" هستم، پازل وجود این و اونو کامل می کنم.
ادامه مطلب ...میشه با من احساس نزدیکی کنی؟
+احساس نزدیکی رو نمی دونم، ولی نزدیکی رو چرا!
خیلی خوبه که با من احساس نزدیکی می کنی و راحت صحبت می کنی! خوب چی شد مشاوره اومدی؟
+هیچی دیگه، یه روز که بلند شدم، بعد از حمام و اینا، بعد هم فکری و بالا پایین "دوستان"، ببخشید "نظر دوستان"، به این نتیجه رسیدم که به یه مشاور برم، ببخشید،پیش یه مشاور برم بلکم اون یه راه کاری لای پام، ببخشید جلوی پام بذاره، ببینم، "که میشه کرد"..نه، "چه میشه کرد".
پسرم، من دقیقا مشکل شما رو متوجه شدم، شما فرد مذهبیای هستید؟
+نمی دونم، فکر نکنم..چطور؟
خیلی خوب، شما باید یک سفر چندهفته ای به تایلند داشته باشید، خوشبین نیستم ولی بلکم خالی بشید.