شما این وبلاگو زدید؟
+بله
شما به جرم گفتن بیش از حد دری وری، به یک ماه تبعید در وبلاگی دورافتاده محکوم شده اید.
+بخواب بابا.
فکر کردی شوخی میکنم؟
+نه. ولی مواظب باش جدی جدی چی می گی، من شوخی شوخی زیاد می کنم.
اتفاقا یکی از دلایل تبعیدت همینه.
+بیشین بینیم باو. هیچ گهی نمی تونی بخوری. اصلا مگه من چه گهی خوردم که بقیه نخوردن.
شما چندین مورد شوخ طبعی خارج از عرف و چندتا پست زرد داشتید که مورد تأیید کسی نبوده.
+آقا ببین...من که پست می ذارم به ت خ مم هم نیست که مثلا همش باب طبعه اکثریت که کلشون یه اقلیتین تو وبلاگم باشه. ما می نویسیم برای حال کردن خودمون.
ببین عزیزم من حالا نمی گم چرت ننویس. بنویس. ولی حداقل یه پیامی داشته باشه. مثلا در راستای اهداف امامی، بر پایه ارزشهای انقلابی، البته اینا مثاله، یه چیزی بالاخره داشته باشه که ما هم مجبور نشیم به اصطلاح(!) فیلترت کنیم.
+ بچه میترسونی. به همون میزان که وی پی ان جوات شده، این گه خوریا هم دیگه قدیمی شده.
نه. انگار تو ادم نمیشی. بچه ک و نی یه کاری نکن بیام اونجا بک ن مت!!
+ها..داری میای تو دور... می خواستم بگم ما هم که پست ت خ می می ذاریم سر عصبانیت و بدحالیه...وگرنه قصد خاصی نداریم!
.................آقا حرفت بهم نشست..ببخشید به دلم نشست، انگار یه هو توجیه شدم.
+قربونت...
ببخشید اگه فکر بدی کردیم.
+خواهش می کنم... به ما سر بزن!
ادامه مطلب ...آقا خجالت بکش، مگه خودت خوار و مادر نداری؟
+مگه شما به خواهر مادرتون نظر دارید؟!
شوخی می کنی؟
+نه... ولی شوخی شوخی زیاد میکنم!
مگه تو آشناهاتون مورد خوب پیدا نمی شه، بری از راه درست و منطقیش؟
+مورد خوب نه، ولی مورد دار چرا.
پس چرا گیر دادی به خواهر مادر ما؟ برو مخ همون آشناهای مورد دارتون رو بزن.
+آخه خواهر مادرمن!
سلام. ببخشید وسط روضه، مزاحم حال خوشتون شدم، شما برای مظلومیت امامتون گریه می کنید؟
+اول از همه بخاطر برنامتون، براتون متأسفم، و در جوابتون باید بگم نه (گریه با شدت بیش تر)
پس دلیلش چیه؟
+چون گریم نمی گرفت!